محکوم اشک...

 

دلم گرفت از این همه سیاهی

محکوم اشک به جرم بی گناهی

دلم گرفت تو جاده های تقدیرتشنه ی سایه توی قلب خورشید

 

جاده پراز تگرگ و خیس بارون

 

می زنه شب به لختی خیابون

 

پرسه باد تو کوچه های پاییز کوچه بارون زده ی غم انگیز

 

با رفتنت تموم شده ترانه

 

نفرین شده حرفای عاشقانه

 

 گریه ابر تو شبای هق هق زخمی شده بال و پر شقایق

 

قلب ستاره پر اضطرابه

 

چشم زمین خیسه و غرق آبه

 

جون می کنه ستاره از سیاهی مهتاب قصه های من کجایی

 

قلب ستاره پر اضطرابه

 

چشم زمین خیسه و غرق آبه

 

خورشید عشق شب بی ستاره آفتابی شد پلک غم دوباره

 

جاده پراز تگرگ و خیس بارون

 

می زنه شب به لختی خیابون

 

پرسه باد تو کوچه های پاییز کوچه بارون زده ی غم انگیز

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد