چشم من...

 alijon.blogsky

 

 

چشم من بیا منو یاری بکن

 

گونه هام خشکیده شد کاری بکن

 

غیر گریه مگه کاری میشه کرد

 

کاری از ما نمی یاد زاری بکن

 

اون که رفته دیگه هیچ وقت نمی یاد

 

تا قیامت دل من گریه می خواد

 

هرچی دریا رو زمین داره خدا

 

با تموم ابرای آسمونا

 

کاشکی می داد همه رو به چشم من

 

تا چشام به حال من گریه کنن

 

اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد

 

تا قیامت دل من گریه می خواد

 

قصه ی گذشته های خوب من

 

خیلی زود مثل یه خواب تموم شدن

 

حالا باید سر رو زانوم بذارم

 

تا قیامت اشک حسرت ببارم

 

دل هیشکی مثل من غم نداره

 

مثل من غربت و ماتم نداره

 

حالا که گریه دوای دردمه

 

چرا چشمم اشکشو کم میاره

 

خورشید روشن ما رو دزدیدن

 

زیر اون ابرای سنگین کشیدن

 

همه جا رنگ سیاه ماتم

 

فرصت موندمون خیلی کم

 

اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد

 

تا قیامت دل من گریه می خواد

 

سرنوشت چشاش کوره نمی بینه

 

زخم خنجرش می مونه تو سینه

 

لب بسته سینه ی غرق به خون

 

قصه ی موندن آدم همینه

 

اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد

 

تا قیامت دل من گریه می خواد  

 

نظرات 1 + ارسال نظر
سایان یکشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 12:51 ب.ظ http://jouayeh-eshgh.blogfa.com

وبلاگت قشنگه دوستش دارم بهم سر بزن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد