به دنبال شانه ای می گردم
که های های گریه هایم را
خستگی زندگی از دست رفته را
وبغض سالهای مرده را
که چون گلوله ای در گلوی زندگی نامه ام
فشرده شده بترکانم
ودر کنارش، در امنیت وجودش
آرام گیرم
بار خدایا میخواهم بر شانه ات سر بگذارم و گریه کنم
سیل اشکم چون رود جاری شو د
بغض ترکیده ام کینه هایم را بشوید
آنگاه من باشم وتو وشانه مهربانت
وآرامش و سکونی که با تو بودن را بمن هدیه میدهد
سلام عزیزم
مرسی که مارو قابل دونستی و به کلبه ام اومدی خوشحال شدم.
مطلبون خیلی زیبا بود انشالله یه شانه ای رو پیداکنی که هیچ وقت اون رو از دست ندی و همیشه غمات و شادیهات رو با اون قسمت کنی.
موفق باشی
در پناه حق