صبر می کنم...

alijon.blogsky

 

آن قدر دلتنگ چشمانت هستم
 

که نمی توانم در هیچ چشم دیگری نگا ه کنم
 

آنقدر بیقرارم
 

که هیچ اتفاقی دل غمگینم را شاد نمی کند
 

برای گریستن شانه هایت را کم دارم
 

شانه هایی که بارها و بارها در خواب و خیال تکیه گاه دل عاشقم بود
 

صبر می کنم
 

و عاشق میمانم
 

که خوشبختی از آن عاشقان است