بگو دیگرچه می خواهی...

 alijon.blogsky

 

مراازاین که میبینی پریشان تر چه می خواهی

ازاین آتش به جزیک مشت خاکستر چه می خواهی

من ازاوج نگاه توبه زیرپایت افتادم

بیااین اوج واین پروازواین باورچه می خواهی

مراازاین که میبینی پریشان ترچه می خواهی

مرابیخودبه باران می بری بامستی چشمت

بیا این چشمها این گونه های ترچه می خواهی

برای ادعای عشق اگراین سینه کافی نیست

بیااین تیغ واین شمشیرواین هم سرچه می خواهی

من آن فرهادمسکینم که کوه بهرتوکندم

بگوشیرین ترین رویابگودیگرچه می خواهی

تمام این غزل باخون رگهایم نثارت باد

بگودیگرعزیزمن بگودیگرچه می خواهی