پر و بال عبورم ...

alijon.blogsky

 

قفس داران سکوتم را شکستند

 

دل دائم صبورم را شکستند


 

به جرم پا به پای عشق رفتن 

 

 پر و بال عبورم را شکستند


 

مرا از خلوتم بیرون کشیدند

 

چه بی پروا حضورم را شکستند


 

تمنا در نگاهم موج می زد

 

ولی رویای دورم را شکستند


 

وباور کرده ام دنیا چنان هم با وفا نیست

 

و بودن یا نبودن آنقدر ارزش ندارد


 

وامروز است می دانم که باشم یا نباشم

 

برای هیچ کس دیگر مهم نیست!