همزبون...

 

با زبون بی زبونی تو برام یه همزبونی

 

تو همون غربیه‌ای که تا ابد پیشم می مونی

 

تو همون غریبه ای که اومدی تو سرنوشتم

 

بی تو درگیر زمین و با تو راهی بهشتم

 

میشه از ستاره کم گفت میشه با حادثه سر کرد

 

نمیشه چشم تو رو دید ولی از عشق گذر کرد

 

جای پای خستگی‌ها رو تن جاده نمونده

 

وقتی که مرغ مهاجر دائم از عشق تو خونده

 

رو سیاهه شب غربت اگه بی یاد تو سر شه

 

میشه با شعله‌ی عشقت شب پر از شعرو شرر شه

 

مگه میشه توی شعرام ردپای تو نباشه

 

از همه شعرام گذشتی قلب من مال تو باشه

 

شعر من یه عاشقانه‌س یه تلاش شاعرانه‌س

 

چشم تو برام بهانه‌س بیت اول ترانه‌س