حیف لحظه های خوبی که برای تو گذاشتم حیف غصه ای که خوردم چون ازت خبر نداشتم حیف شبها که نشستم با خیالت زیر مهتاب حیف وقتی که تلف شد واسه دیدن تو ، تو خواب حیف باوفایی من ،حیف عشق و اعتمادم حیف اون دسته گلی که ، توی پاییز به تو دادم حیف اشکهایی که ریختم واسه تو دم سپیده حیف احساس طلاییم ، حیف این عشق و عقیده حیف جمعه های دلگیر ، حیف شنبه های رنگی حیف اون روز که نوشتم ، چشای به این قشنگی حیف اون کسی که دائم عاشقم بود توی رویا حیف که تو از راه رسیدی اون و دادمش به دریا حیف قلبم که یه روزی دادمش دستت امانت حیف اعتماد اون روز ، حیف واژه خیانت حیف چشمایی که گفتم به تو با لبای خندون حیف آرزوی دیدار ، با تو بودن زیر بارون حیف هر چی که سپردم،حیف هر چی که نبودی حیف تکلیفم بیا و روشنش کن تو به زودی |