درد دوری...

alijon.blogsky 

 

 

تو بهم یاد دادی که زندگی یعنی چی

یاد دادی دوست داشتن یعنی چی
 

یاد دادی چطور عا شق بشم

یاد دادی چطور شاد باشم چطور گریه کنم
وقتی با هم بودیم من و تو ما بو دیم
 

چه شبو رو زایی بود 

وقتی دستاتو تو دستام می فشر دی
انگا ری دنیا رو دادن واسه من

وقتی اشکاتو می ریختی وا سه من
 

انگاری مر گو آ وردن واسه من 
 

که بمیرم و نبینم اشکتو

آه آه چه رو زایی داشتیم منو تو
 

وقتی با هم بو دیم انگاری کوه بودیم

وقتی از هم دو ریم انگاری بی نو ریم
وقتی رفتی من برات خیلی گریستم 
 

چون تو خود یادم دادی گریه کردن یعنی چه
ولی ای کاش به من یاد می دادی که چگو نه تحمل بکنم 

درد دوری تو را