چه شود...

  

alijon.blogsky 

 

چه شود به چهره زرد من نظری برای خدا کنی


که اگر کنی غم و درد من به همان نظاره دوا کنی


تو کمان کشیده و در کمین که زنی به تیرم و من غمین


همه غمم بود از همین که خدا نکرده خطا کنی


تو شهی و کشور جان تو را تو مهی و جان جهان تو را


ز ره کرم چه زیان تو را که نظر به حال گدا کنی