تو در من طلوع تازه ایی دمیدی تو احساس خفته ام را بودنم را ، شکفتی کویر قلبم را دوباره سبز کردی واز نورویاندی مرا از سرزمین رویاهای فراموش شده ام و خاطراتی که زیر خاکستر زمان سرد و مدفون شده بود کنار زدی بیادم آوردی که هستم پس با من باش همواره بودنت را با بودنم در آمیز بیا طپش قلبهایمان را آهنگ کلام عشق کنیم با من جاودانه بمان با من بخوان سرود زندگی نوای عشق را و همیشه ماندن را |