کسی بی خبر آمد،مرا دست خودم داد کسی مثل خودم غم ،کسی مثل خودم شاد کسی مثل پرستو در اندیشه ی پرواز کسی بسته و آزاد اسیر قفسی باز کسی خنده کسی غم کسی شادی و ماتم کسی ساده کسی صاف کسی در هم و برهم کسی پر ز ترانه کسی مثل خودم لال کسی سرخ و رسیده کسی سبز و کسی کال کسی مثل تو ای دوست! مرا یک شبه رویاند کسی مرثیه آورد برای دل من خواند من از خواب پریدم،شدم یک غزل زرد و یک شاعر غمگین مرا زمزمه می کرد |