عزیزم سلام یه چیزی ؛ چرا قلبمو شکستی ؟؟؟
منی که عشق تو بودم ؛ حالا عاشق کی هستی؟
نمی گم دلت گرفته ؛ می دونم که تنها نیستی
همدمت بودم یه روزی ؛حالا با دیگری نشستی!!
نکنه عاشقش نباشی ؛ اون که امروز تو باهاشی
بگو که دلم باهاته ؛ هر جای دنیا که باشی
تو که احساسی نداری ؛ میدونی دلم چه تنگه؟
کاش منم مثل تو بودم ؛ قلبی که از جنس سنگه
می دونی این شعر من نیست ؛ حرف یه دل شکسته است
کسی که تموم حرفاش ؛ توی ابهام گذشته است
راستی مرگمو ندیدی ؟ من که چشمام نمی بینه
آخه از روزی که رفتی ؛ آرزوی من همینه
من که اسراری ندارم ؛ خوشحالم یکی باهاته
آخه همدمم تا امروز ؛ یه دونه شاخه نباته
ببینم عکسامو داری ؟ اونی که توی غروبه؟
یادمه وقتی که دیدیش ؛ گفتی وای این یکی خوبه
مثل اینکه می دونستی ؛ عشقمون رو به غروبه
رفتی و غروب تموم شد ؛ حالا چشمام بی فروغه
راستی شعرامو می خونی ؟ یا که وقتش و نداری؟
یادمه بهم می گفتی ؛ واسه من شعری نداری؟
|