نمیدونم چرا ولی احساس خوبی ندارم.
دلم میخواد از این جا فرار کنم و برم یه جای دور ....
جایی که هیج کس من رو نشناسه......هیچ کس نباشه...سکوت و سکوت و سکون....
دلم می خواست کسی پیدا بشه و طاقت شنیدن این همه درد رو داشته باشه.....
این همه فکر واسه یه ذهن کوچیک....این همه درد ......این همه کلمه ی نگفته........
این همه سکوت.......................
هنوز خیلی بچه ای
بزرگ میشی یادت میره
چیزی که تو بهش میگی درد چیه ؟
نیاز به سکوت ؟؟؟ سکون ؟؟
همین ؟!!!!!!
سلام .
به خدا توکل کن . فقط اون حلال مشکلات هست .
اون فقط می تونه به درد دل ما گوش کنه بدون اینکه
خسته بشه . پس فقط درد دلت به او بگو .
خدا نگهدار
نبینم علی جو ناراحت باشیاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا می بوسمت