مثل اون موج صبوری که وفاداره به دریا
تو مهی مثل حقیقت مهربونی مثل رویا
تو مثل چشمه آبی واسه تشنه تو بیابون
مثل یه آشنا توغربت واسه یه عاشق مجنون
تو مثل یه سرپناهی واسه عابر غریبه
مثل چشمای قشنگی که تو حسرت یه سیبه
چشمه چشمای نازت مثل اشک من زلاله
مثل زندگی رو ابرا بودنت با من محاله
یه روز بیا تو خوابم بشو شکل یه ستاره
توی خواب دختری که هیچ کس وجزتو نداره
تو مثل بادبادک من که یه روز رفت پیش ابرا
بی خبررفتی و خواستی بمونم تنهای تنها
دل تو یه آسمونه دل تنگ من زمینی
میدونم عوض نمیشی تو خودت گفتی همینی
تو مثل اون کسی هستی که میره واسه همیشه
التماسش میکنی که بمون اون میگه نمیشه
مثل یه تولدی تومثل تقدیرمثل قسمت
مثل الماسی که هیچ کس واسه اون نذاشته قیمت
بیا مثل اون کسی شو که یه شب قصد سفر کرد
دید یارش داره می میره موندش وصرف نظر کرد
سلام خیلی با احساس نوشتی
نمی گم قشنگه چون غم نوشته های هیچ کس واسه خودش قشنگ نیست
ولی وبلاگت را خیلی دوست داشتم منو یاد خودم انداخت
امیدوارم همیشه موفق باشی
بای بای