رفتی حالا به کی بگم خیلی دلم تنگه برات
میخوام یه بار ببینمت سر بذارم رو شونه هات
دوست داشتم با گلای سرخ می اومدم به دیدنت
نه اینکه با رخت سیاه چشای سرخ ببینمت
گلو پرپر میکنم سر مزارت
تاابد بارونیه چشمای یارت
رفتی افسوس گل من تو در دل خاک
از تو یادگاریه چشمای نمناک
پاییزغریب و بی درد اونهمه برگ مگه کم بود؟
گل من رو چراچیدی؟گل من دنیای من بود
گلمو ازم گرفتی تک و تنها زیر بارون
حالا که نیستی کنارم میذارم سر به بیابون
سلام.
حالا که خنده آفتاب دل روزگار را از مسرت میلرزاند و طبیعت از شاد کامی پایکوبان و دست افشانست سلام مشتاقانه خود را از راه دور به شما تقدیم کرده از خدا میخواهم که اوراق زندگی در سال نو برای شما به سپیدی و دل انگیزی گلهای نسترن بوده بر شما خوش بگذرد.
سلام علی جون وبلاگ زیبایی داری
متنی که نوشته بودی رو خوندم یکی از ترانه های مجید خراط ها بود خیلی زیباست
یه سری هم به وبلاگ من بزن تازه بازش کردم امیدوارم خوشت بیاد
منتظرم
بای
سلام
سال نو مبارک
ممنون از اینکه سر زدید
موفق باشید
پر حادثه تاریک و غریب است این راه
ای دل نکند باز بیفتی در چاه
گفتی که هوای عشق در سر داری؟!
گر مرد ره حادثه ای بسم الله
موفق باشی مطلبت خیلی زیبا بود. سال خوبی برای شما ارزومندم.
با دستهایی پر از خداحافظیهای نیمه کاره کسی زیر پوست شب می گرید ،
برای آنکه دوستش دارد .... برای آنکه دوستش داشت...
به صداقت یک دیوانه قسم ،
((عشق)) چیزی نیست به جز سه حرف که می پوسد لای دفتر های ما.......
.
.
.
.
سلام
زیبا بود
آپممممممممممممم
منتظرم.....
وقت رفتنه
بقچه ی سفر رو بستنه
اینو فقط خدا خوب میدونه
خاطرت از یاد من هیچوقت نمیره
زندگی رسمش همینه
گرچه میرم اما دلم به یاد تو بازم میمونه
دلم به یاد تو بازم میمونه
...