روی تقویم دلم...

alijon.blogsky 

 

 

آه من ایستاده ام
 

روی تقویم دلم
 

و پرم از انتظار
 

باز بیچاره دلم
 

شنبه ها یکشنبه ها
 

سوختند در انزوا
 

نیز روز های دگر
 

رفته اند تا نا کجا
 

می دوم تا دم گل
 

میزنم من فریاد
 

فصل پرپر شدن است
 

کوچه یاس کجاست؟
 

به چه کس باید گفت
 

گل ترازوی خداست
 

به چه کس باید گفت
 

یک نفر هم شاید
 

گاهی آواز خوشی می خواند
 

از سر دلتنگی
 

یا دم حادثه ها
 

یک نفر هم شاید
 

شعر من را می خواند
 

بر لب پنجره ها
 

روستایی شهری
 

عکس من رادیدی؟
 

گریه ام پیدا بود
 

اشک من را دیدی؟
 

من پرم از هیجان 
 

نبض من دلتنگیست
 

نفسم خاطره است
 

خاطراتم ابریست
 

از شما می پرسم
 

هیچ کس اینجا نیست؟
 

چشم هایم گفتند
 

امشب هم بارانیست
 

کوچه یاس کجاست...؟ 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد